به گزارش مشرق، «مهدی فضائلی» طی یادداشتی نوشت:
چهل و سه سال از ۲۲ بهمن سال ۵۷ سپری شده است و انقلاب اسلامی ایران همچنان راست قامت و استوار راه خود را ادامه می دهد.
انقلابی که نام ایران را بلندآوازه یا حداقل بلندآوازه تر کرد و نقطه عطفی در تحولات منطقه و حتی جهان گردید. انقلابی با این عظمت حتی یکصدروز قبل از ۲۲ بهمن سرانجامی نامعلوم داشت!
هیچکس نمی توانست پیش بینی کند محمد رضا پهلوی با تجریه بیش از سه دهه سلطنت خود و برخورداری از درآمدهای نفتی آنچنانی و مستظهر به قوای مسلح از سویی و حمایت تمام قد آمریکا از سوی دیگر و همینطور داشتن سیستم امنیتی مخوفی چون ساواک، کمی بیش از سه ماه بعد طومارش در هم خواهد پیچید و برای همیشه به تاریخ خواهد پیوست!
دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا نیز نه تنها چنین برآوردی نداشتند بلکه پیش بینی کرده بودند شاه بر اوضاع مسلط خواهد شد!
آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا، در ۶ آبان ۱۳۵۷ گزارش داده بود:" نامحتمل است که وضعیت سیاسی دست کم تا پیش از انتهای سال بعد(آخر ۵۸) روشن شود."
وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا نیز اظهار کرده بود که شاه، در برابر طوفان اعتراضات اخیر تاب خواهد آورد و آژانس امنیت دفاعی آمریکا هم، چنین پیش بینی کرده بود:" انتظار می رود که شاه تا ده سال آینده فعالانه در قدرت باقی باشد."
دستگاههای متعدد سیاسی و امنیتی آمریکا با چنین برآوردهایی، هم اشتباه دستگاه محاسباتی خود را به ثبت رساندند و هم پیش بینی ناپذیری انقلاب اسلامی را.
اشتباهات محاسباتی دولتمردان آمریکا به اینجا ختم نشد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تا کنون ادامه یافته است.
البته بعدها سیا(CIA) ارزیابی از عملکرد خود را در دستور کار قرار داد که نتیجه آن محرمانه ماند!
اینکه مردم ایران در زمان انقلاب چه تصوری از سرانجام آن داشتند و چه مقدار به پیروزی آن امیدوار بودند را نمی دانیم همینطور از تصور یا پیش بینی امام خمینی(ره) از ادامه قیام خود ناآگاهیم، البته نگاه امام خمینی با دیگران یک تفاوت اساسی داشت و آن اینکه امام معتقد بودند: "همۀ ما مأمور به تکلیف و وظیفه ایم نه مأمور به نتیجه." و طرفه اینکه امام با ادای تکلیف خود بزرگترین نتیجه را گرفت!
امام این نگاه خود را چند روز پس از پیروزی انقلاب هم اینگونه بیان کرد: " من یک تکلیف الهی دارم و مطابق تکلیف الهی عمل میکنم. کشته بشوم، عمل کردم به تکلیف الهی؛ پیش ببرم، عمل کردم به تکلیف الهی ام."
بر اساس این نگاه، امام در هر حال پیروز بود چون پیروزی در اندیشه و نگاه امام خمینی(ره) عمل به تکلیف بود.
این نگاه همچنان بزرگترین سرمایه تفکر انقلابی برای پیشبرد آرمان های انقلاب است.
البته خطای فاحشی است اگر از این سخن بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اینگونه برداشت شود که برای امام نتیجه مهم نبود و بدون محاسبه عمل می کرد؛ هرگز! اتفاقا" امام خمینی(ره) بسیار دقیق و محاسبه شده تکلیف خود را عمل می کرد و چون حق تکلیف الهی را درست ادا می نمود نسبت به سرانجام آن هر چه بود آرامش خاطر داشت.
نمی شود با شلختگی و سهل انگاری تکلیف الهی را انجام داد؛ تکلیف الهی باید با عقلانیت و اتقان و در خور شأن وظیفه الهی به انجام برسد و در این حالت چه به سرانجام دنیایی برسد و چه نرسد،فرد مکلف در پیشگاه خداوند متعال آسوده خاطر است و همچون امام، با "دلی آرام و قلبی مطمئن" با این جهان فانی وداع می کند.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی و خلف صالح خمینی کبیر در دیدار دانشجویی سال ۹۲، این نکته را چنین تبیین فرمودند: "یک سؤال دیگر این است... که رابطهی «تکلیفمداری» با «دنبال نتیجه بودن» چیست؟ امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور می شود چنین چیزی را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، این همه سختیها را دنبال کرد، برای اینکه نظام اسلامی را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟ حتماً تکلیفگرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجهی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشی که پیغمبران کردند، اولیای دین کردند، همه برای رسیدن به نتایج معینی بود؛ دنبال نتایج بودند. مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هر چه شد، شد؟ نه. البته آن کسی که برای رسیدن به نتیجه، برطبق تکلیف عمل می کند، اگر یک وقتی هم به نتیجهی مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانی نمیکند؛ خاطرش جمع است که تکلیفش را انجام داده. اگر انسان برای رسیدن به نتیجه، بر طبق تکلیف عمل نکرد، وقتی نرسید، احساس خسارت خواهد کرد؛ اما آن که نه، تکلیف خودش را انجام داده، مسئولیت خودش را انجام داده، کار شایسته و بایسته را انجام داده است و همان طور که قبلاً گفتیم، واقعیتها را ملاحظه کرده و دیده است و بر طبق این واقعیتها برنامهریزی و کار کرده، آخرش هم به نتیجه نرسید، خب احساس خسارت نمیکند؛ او کار خودش را انجام داده. بنابراین، این که تصور کنیم تکلیفگرائی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست."